فرشته های خانه ما ویانا و لیانا و هیرمان

کارهای لیانا یکسال و دو ماهگی

شب ها تا ساعت ۱ و یا ۲ شب بیدار و وقتی برق خاموش میکنیم شیطنت زیاد میشه و تو راه رو با آبجی بازی و جیغ و قائم موشک بازی میکنند و یاد گرفته که چشم برداره. غذا بدون برنج و گوشت و مرغ نمی خوره آب معدنی می شناسه و یاد گرفته در باز و بسته کند. کلمات که یاد گرفته بابا ماما به ابجی میگه آ دردر. گربه میگه مو.  لباس های ماما از کند میاورد برویم بیرون تو ماشین اصلا طاقت نداره فوق العاده اذیت میکنه و دوست داخل ماشین آهنگ بزاریم برای چند دقیقه با آهنگ سرگرم و بعد شروع میکنه به گریه و اذیت کردن با اسباب بازی بازی نمیکنه؟ بیشتر علاقه به توپ و رفتار و قیافه اش شبیه پسر صبح ها خیلی خوب میخوابه خیلی خیلی شیرین و بانمک و زیاد ا...
21 شهريور 1400

عشق مامان عاشق بیرون

بعدازظهر که میشه دوست داره برویم کوچه فوتبال پسرها و بازی بچه ها را نگاه کند و مامان خوراکی بهر داره کلاسکه مشغول خوراکی بشود و بچه ها را نگاه کند ولی بعدش دوست دارد از کالسکه بیاد بیرون چون هنوز راه رفتن عشقم محکم نشده میترسم تو خیابان راه برود. ...
21 شهريور 1400
1